به گزارش افق بازار، کشور عزیزمان ایران در تابستان 1404 با یکی از پیچیدهترین بحرانهای انرژی در یک دهه اخیر مواجه شده است. کاهش بارندگی، افت محسوس ذخایر سدها و افزایش بیرویه مصرف، شبکه آب و برق کشور را با ناترازی کمسابقهای مواجه میکند. در این میان، صنایع بزرگ کشور، بهویژه فولاد که جزء صنایع انرژیبر محسوب میشوند، بیشترین آسیب را از این بحران دریافت کردند.
بحران در شبکه انرژی: زنگ خطر برای صنایع
تابستان امسال همزمان با افزایش دمای هوا و کاهش سطح آب سدهای مهم کشور از جمله لار، لتیان و طالقان، شبکه توزیع آب در مناطق پرمصرف شهری، از جمله تهران، با افت فشار و قطعی مواجه شده است. گزارشهای رسمی نشان میدهد برخی از سدهای کشور تنها 7 تا 13 درصد از حجم خود را در اختیار دارند. این وضعیت، وزارت نیرو را ناگزیر به جیرهبندی آب در برخی مناطق و اولویتبندی مصرف در بخش خانگی کرد.
در سوی دیگر، ناترازی در تولید برق نیز به مرحله بحرانی رسید. با افزایش مصرف خانگی و کاهش ظرفیت تولید نیروگاههای آبی به دلیل خشکسالی، وزارت نیرو از نیمه اردیبهشت ماه، تصمیم به اعمال محدودیتهای سنگین در مصرف برق صنایع گرفت. بهویژه صنایع فولاد، سیمان و فلزات اساسی با محدودیتهایی روبهرو شدند که بهطور متوسط تا 90 درصد ظرفیت مصرف برق آنان را کاهش داد. این تصمیم، منجر به توقف بخشی از خطوط تولید و کاهش شیفتهای کاری شد و تنشهای شدیدی در میان فعالان صنعتی بهوجود آورد.
شوک تولید: افت بهرهوری و خسارتهای کلان
بر اساس اعلام انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، تولید فولاد میانی در سال 1403 نسبت به سال قبل با افت 5.7 درصدی همراه بوده و ادامه این روند در فصل بهار و تابستان 1404 نیز موجب افت بیشتر تولید خواهد شد. بسیاری از واحدهای فولادی، به دلیل ناتوانی در تأمین برق و آب پایدار، از ادامه فعالیت بازماندهاند. برخی کارخانهها حتی اقدام به تعطیلی کامل کورههای قوس الکتریکی کردهاند تا از آسیب به تجهیزات گرانقیمت خود جلوگیری کنند.
یکی از تبعات مهم قطعی برق در صنعت فولاد، ایجاد ناپایداری حرارتی در کورهها و آسیب به آلیاژهاست. کورههایی که در دمای بالای 1600 درجه کار میکنند، در صورت خاموشی ناگهانی، نهتنها محصول را از بین میبرند، بلکه آسیبهای جبرانناپذیری به نسوزهای داخلی کوره وارد میشود. همچنین مواد مذابی که آماده ریختهگری بودند، به دلیل تأخیر در فرآیند، تبدیل به ضایعات گرانقیمت شدهاند.
انجمن فولاد ایران اعلام کرده که تنها در چهار سال اخیر، بیش از 14 میلیارد دلار ارزش تولید در زنجیره فولاد کشور به دلیل قطعیهای مکرر انرژی از دست رفته است؛ رقمی که نیمی از آن مربوط به سال 1403 و ابتدای 1404 است.
اثرات زنجیرهای بر بازار و صادرات
کاهش ظرفیت تولید، بهسرعت خود را در بازار داخلی نشان داد. کمبود عرضه در برابر تقاضای ثابت یا فزاینده باعث شد قیمت محصولات فولادی با جهشهای پیاپی مواجه شود. این افزایش قیمت، در بازار مسکن، پروژههای عمرانی و صنایع پاییندستی نیز اثرگذار بوده است. بهعنوان مثال، قیمت هر تن سیمان در بازار داخلی از 170 هزار تومان در سال 97 به بیش از 2.6 میلیون تومان در تیرماه 1404 رسیده است؛ رشدی که بخشی از آن ناشی از افزایش هزینه انرژی و بخشی دیگر بهدلیل کاهش تولید بوده است.
از سوی دیگر، کاهش صادرات فولاد به دلیل ناتوانی در اجرای تعهدات بینالمللی، موجب افت ارزآوری کشور شده است. در شرایطی که کشور با محدودیتهای ارزی روبهروست، از دست دادن بازارهای صادراتی فولاد یک آسیب استراتژیک تلقی میشود. مشتریان بینالمللی که بهدنبال تأمین پایدار هستند، ترجیح میدهند با تولیدکنندگانی وارد معامله شوند که ریسک قطع تولید ندارند.
راهکارهای صنعتی و پاسخهای سیاستگذارانه
با شدت گرفتن بحران، برخی صنایع فولادی بزرگ از جمله فولاد مبارکه، بهدنبال تأمین آب از منابع جایگزین مانند انتقال آب از دریای عمان و شیرینسازی آب دریا رفتهاند. پروژه انتقال آب خلیج فارس به مناطق مرکزی، که در فاز نخست 70 میلیون متر مکعب در سال را پوشش میدهد، امید تازهای برای رفع وابستگی صنایع به منابع محدود آبی داخلی ایجاد کرده است.
در بخش برق، پیشنهادهایی مبنی بر احداث نیروگاههای اختصاصی در مجاورت کارخانهها مطرح شده است. برخی واحدهای صنعتی، بهویژه در استانهای جنوبی، در حال راهاندازی مولدهای گازسوز یا دیزلی بهعنوان برق اضطراری هستند. با این حال، هزینه بالای سرمایهگذاری در چنین نیروگاههایی، نیازمند حمایت دولتی و اعطای تسهیلات ویژه است.
از طرف دیگر، شرکت توانیر در واکنش به اعتراضها اعلام کرده که صنایع بزرگ باید قیمت برق را بر اساس بهای تمامشده پرداخت کنند تا انگیزه لازم برای بهینهسازی مصرف و سرمایهگذاری در انرژی تجدیدپذیر ایجاد شود. همچنین، بازنگری در تعرفههای یارانهای برای صنایع پرمصرف، بهعنوان یکی از اقدامات راهبردی در دستور کار دولت قرار گرفته است.
آنچه در تابستان 1404 بر صنعت فولاد ایران میگذرد، تنها یک بحران فصلی نبوده، بلکه زنگ خطری جدی برای آینده صنعت کشور است. ناترازی در منابع انرژی، فرسودگی زیرساختها، و بیبرنامگی در مصرف، ساختار تولید کشور را به مرحله هشدار رسانده است. اگرچه برخی اقدامات ساختاری مانند انتقال آب، احداث نیروگاههای کوچکمقیاس و بازنگری در سیاستهای انرژی در حال انجام است، اما نیاز به تصمیمگیریهای قاطع، سرمایهگذاریهای کلان و هماهنگی میان وزارتخانهها بیش از هر زمان دیگر احساس میشود. تنها با رویکردی ملی و همهجانبه میتوان این بحران را مهار و آینده صنعت کشور را تضمین کرد.
0 دیدگاه