اما ورود گل گهر دقیقا با چه هدفی صورت گرفت که امروز معاون اول رییس جمهوری از نقش این مجموعه در اجرای پروژه انتقال تقدیر می کند.
باید در بررسی این موضوع کمی از نگاه منفعتی در یک بنگاه اقتصادی فاصله بگیریم. درست است که شرکت معدنی و صنعتی گل گهر با سرمایه گذاری در اجرای این طرح توانست دغدغه تامین آب را برطرف کند اما این موضوع را باید از نگاه فرا بنگاهی و در بخش منافع ملی بررسی کرد.
معدن سنگ آهن گل گهر نقش موثری در تامین مواد اولیه واحدهای تولیدی فولاد دارد. با توسعه اکتشافات در این مجموعه اجرای طرح های توسعه ای و تکمیل زنجیره ارزش در دستور کار این مجموعه قرار گرفت.
گل گهر سعی کرد با تدوین نقشه را ه درست و کارشناسی شده و همچنین اجرای سیاست استفاده از توان داخلی در تامین تجیهزات و صرفه جویی ارزی، پروژه های توسعه ای خود را سرعت بخشد.
گل گهر با چنین سیاستی موفق شد در سال به صرفه جویی ارزی (51.6 میلیون دلار) دست پیدا کند که می تواند این نقدینگی را در اجرای ابر پروژه هایی همچون انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران مشاهده کرد.
اما درست اهمیت موضوع در جایی دیده می شود که تامین آب با اجرای این پروژه منجر به اجرای چندین پروژه دیگر می شود که علاوه بر افزایش تولید در زنجیره ارزش، اشتغالزایی و آبادانی برای منطقه را به همراه دارد.
سرمنشا این سرمایه گذاری ها آسوده خاطری از در اختیار داشتن مواد اولیه و زیرساخت های لازم خواهد بود. همچنین گل گهر نیز با هدایت این پروژه ها یا حضور به عنوان سهامدار چنین شرکت هایی سهم خود در زنجیره ارزش را افزایش داده و جایگاه خود در میان شرکت های بورسی را هم ارتقا دهد.
درنتیجه پشت این سرمایه گذاری فکر و نقشه راه درستی بوده که امروز و در سال های پیش رو گل گهر می تواند از آن بهره برداری کند.
این همان بازی دو سر برد یا می توان به زبانه عامه تر چند سر برد است که ابتدا به نفع اقتصاد ملی، سپس منجر به رشد و توسعه گل گهر خواهد شد، در ادامه با اشتغالزایی در طرح های اجرایی و پیش رو منجر به توسعه اجتماعی در منطقه و جلوگیری از مهاجرت به شهرهای بزرگ می شود و در نهایت حمایت سهامداران از این سهم را افزایش خواهد داد و این نقطه ای است که گل گهر با تصمیم درست در آن قرار می گیرد و شاید سهم 30 درصدی خود از زنجیره ارزش را بیشتر کرده و حضور خود در بازارهای داخلی و صادراتی را بیش از پیش پررنگ تر نماید.
0 دیدگاه