حوادث معدن زغال سنگ میتواند برای عملیات و زندگی معدنچیان ویرانگر باشد. اداره آمار کار ایالات متحده، استخراج معادن زیرزمینی را در میان ده شغل برتر در آمریکا قرار میدهد. بر اساس آمار سالانه این اداره مبنی بر اینکه چند نفر در حوادث معدن زغال سنگ کشته شدهاند، از حدود 66000 معدنچی، 10 نفر در سال 2022 جان خود را از دست دادند.
متان و سایر گازهای قابل اشتعال یا سمی یک واقعیت زندگی و مرگ در معادن زغال سنگ هستند. انفجارهای ناشی از گاز شایعترین علت این بلایا است. انفجارهای متان میتواند انفجارهای گرد و غبار زغالسنگ قویتری را مشتعل کند. به عنوان مثال، بدترین حادثه معدن زغال سنگ کنتاکی، انفجار گاز متان بود که باعث کشته شدن 62 معدنچی در سال 1917 شد. معادن زغال سنگ میتوانند به سادگی شروع به سوختن با آتشسوزی کنند که خاموشکردن آن بسیار دشوار است، مانند آتشسوزی در معدن Avondale در سال 1869 که منجر به مرگ110 کارگر و امدادگر شد.
در هر یک از این رویدادها، معدنچیان به دام افتاده میتوانند توسط انفجار، آتش سوزی یا دودی که اتاق را پر میکند، کشته شوند. در معادن با تهویه ضعیف، معدنچیان بر اثر استنشاق گاز بدون هیچ گونه انفجاری جان خود را از دست داده اند. سقف یا دنده های معدن زغال سنگ (دیوارهای معدن) ممکن است فرو بریزد و معدنچیان را به دام بیاندازد. تجهیزات ممکن است با عواقب مرگبار از کار بیفتند. برخی از بدترین شرایط ناشی از طغیان معادن و غرق شدن کارگران و شکست سدهای نگهداری فاضلاب و باطله بوده است که زباله های سمی مایع معدنی را در جوامع پایین دست و اکوسیستم ها بیداد می کند.
نگاهی دقیق تر به 6 حادثه بزرگ معدن زغال سنگ
حوادث معدن زغال سنگ در اشکال و اندازه های مختلفی رخ می دهد. عوامل زیادی می توانند در تلفات جانی و تعلیق عملیات نقش داشته باشند. این 6 حادثه معدن زغال سنگ برخی از بدترین حوادث ثبت شده در تاریخ هستند، اما فرصتی عالی برای درس گرفتن از اشتباهات گذشته و بهبود ایمنی سایت مدرن فراهم می کنند.
1. فاجعه بنشیهو کولیری استان لیائونینگ، چین (1942)
فاجعه بنزیهو کولیری در سال 1942 مرگبارترین حادثه معدن زغال سنگ در تاریخ محسوب می شود که جان 1549 معدنچی را گرفت. Benxihu Colliery (یک معدن زغال سنگ و ساختارهای مرتبط با آن است) اولین بار در سال 1905 به عنوان یک سرمایه گذاری مشترک ژاپنی و چینی افتتاح شد و همچنین به عنوان معدن زغال سنگ Honkeiko و به نام ژاپنی آن شناخته می شود. در طول جنگ چین و ژاپن، معدن تحت کنترل کامل ارتش ژاپن قرار گرفت که منجر به شرایط بد کاری شد. در 26 آوریل 1942، انفجار گاز و گرد و غبار زغال سنگ باعث شد که شعله های آتش و دود از ورودی معدن خارج شود. مقامات تصمیم گرفتند سر گودال معدن را ببندند تا اکسیژن آتش را قطع کنند و بیش از 1500 معدنچی را در زیر زمین گرفتار کردند که چیزی جز دود برای تنفس نداشتند. بستگانی که به محل شتافته بودند متوجه شدند که مقامات نظامی مسئول آن را محاصره کرده بودند. احیای بقایای انسانها ده روز طول کشید تا تکمیل شود.
این معدن تا پایان جنگ به کار خود ادامه داد و مطالعه این حادثه را با مشکل مواجه کرد. پس از پایان جنگ، تحقیقاتی که توسط اتحاد جماهیر شوروی انجام شد، آمار کشته شدگان را دقیقاً بر تصمیم مهر و موم کردن معدن نشان داد. تقریباً همه کارگران بر اثر استنشاق دود جان خود را از دست دادند، نه در اثر انفجار یا آتش سوزی.
در نتیجه فاجعه بنشیهو کولیری، برخی از اصلاحات عمده که توسط صنعت معدن در چین انجام شد شامل بهبود سیستمهای تهویه، نصب سیستمهای مهار گرد و غبار و استفاده اجباری از لامپهای ایمنی بود.
2. فاجعه معدن کوریر فرانسه (1906)
فاجعه معدن کوریر در 10 مارس 1906 یک انفجار گاز بود. این دومین فاجعه مرگبار معدن زغال سنگ در جهان و بدترین فاجعه در تاریخ اروپا بود. تعداد کشته های تایید شده 1099 معدنچی است. در زمان خود، معدن کوریر یک سازه فوقالعاده پیچیده با سطوح زیرزمینی متعددی بود که به چندین گودال در بالا متصل بودند. تصور می شد یا ادعا می شد که فضاهای متصل شرایط نجات بهتری را ایجاد می کند و حمل و نقل زغال سنگ را آسان تر می کند. ظاهراً این انفجار فضای بیشتری برای سفر و آوار بیشتری را برای پاکسازی توسط امدادگران فراهم کرد.
دو تئوری رایج در نظر گرفته شد: یا تصادف در کار با مواد منفجره معدن یا، “شعله برهنه” لامپ باز معدنچی، گاز متان موجود را مشتعل کرد. لامپهای گرانقیمتتر Geordie یا Davy محصور شدهای که در آن زمان برای تقریباً یک قرن در معدن در دسترس بود، در اختیار معدنچیان Courrières قرار نگرفت. فردریک دلافوند، مدیر معادن، عدم تعیین علت روشن را توجیه کرد: این همان چیزی است که معمولاً در فجایع رخ می دهد که همه شاهدان حادثه از بین رفته اند.
حدود 500 معدنچی بلافاصله فرار کردند و 14 نفر دیگر نیز در عرض سه هفته نجات یافتند که با تصمیمات قهرمانانه خود برای بقا نجات یافتند. اگرچه هیچ دلیل نهایی رسمی گزارش نشده است، ساکنان شهرهای معدنی آسیب دیده به اپراتورهای معدن اشاره کردند. در حوالی زمانی که تشییع جنازه آغاز شد، خشم عمومی در منطقه به یک سری اعتصابات منجر شد که در نهایت به 46000 اعتصاب کننده رسید.
3. فاجعه معدن لویزنتال ولکلینگن، آلمان (1962)
معدن Luisenthal همیشه به دلیل غلظت بالای “Firedamp”، که اساساً هر گاز قابل اشتعال معدن زغال سنگ است، مشکل ساز بوده است. تقریباً در نیمه اول دهه 1900، 20 انفجار یا آتش سوزی در معدن رخ داد. پس از یک انفجار در سال 1941 که منجر به کشته شدن 41 معدنچی شد، معدن به آخرین فناوری ایمنی معدن مجهز شد. این معدن حتی به دلیل استانداردهای ایمنی خود برنده جایزه شد. این امر مانع از وقوع حادثه دیگری در معدن زغال سنگ نشد.
صبح روز یکشنبه، 7 اکتبر 1962، حدود ساعت 7:45، هنگامی که یک انفجار گاز در معدن می پیچید، صدای “بنگ مبهم” در سراسر منطقه شنیده شد. یک غار حاوی متان باز شده بود و انفجار متان حاصل از آن انفجار غبار زغال سنگ بسیار شدیدتری را به همراه داشت. میل مین تقریباً 2000 اینچ (600 متر) عمق داشت، با این حال انفجار به اندازهای قوی بود که پوشش منهول را از روی شفت به داربست بالا منفجر کرد. از 433 معدنچی گزارش شده حاضر، این انفجار 299 کشته و 73 زخمی بر جای گذاشت. این هنوز بدترین حادثه معدن زغال سنگ منطقه است. هرگز به طور قطعی مشخص نشد که چه چیزی باعث انفجار اولیه شد. حدس و گمان در آن زمان لامپ معیوب یا سیگار کشیدن غیرقانونی بود. چند ته سیگار پیدا شد و در سال 2005 این معدن برای همیشه تعطیل شد. یادبودی از 299 سنگ به معدنچیان گمشده تقدیم شده است.
4. فاجعه معدن بوفالو کریک ویرجینیای غربی (1972)
فاجعه سیل بوفالو کریک در 26 فوریه 1972 رخ داد، زمانی که سه سد حفاری در بوفالو کریک که فاضلاب معدن زغال سنگ شرکت معدن بوفالو را در خود نگه میداشت، مانند دومینو فرو ریخت. سد شماره 3، که بالاترین، فرو ریخت. این سد از ضایعات معدنی غیر متعارف و بر روی دوغاب زغال سنگ ساخته شده بود، نه سنگ بستر. سد شماره 3 برای مدت طولانی مشکلاتی را به نمایش گذاشته بود و در سال 1970 دولت توصیه کرد که یک سرریز اضطراری ساخته شود که هرگز اتفاق نیفتاد. اپراتورهای معدن قاطعانه مقررات فدرال را نادیده گرفتند.
در طول دو روز قبل از فروریختن، 3.72 اینچ باران در شهرستان لوگان بارید، که برای فشار دادن آب به یک پایی تاج سد شماره 3، که هنوز هیچ سرریزی نداشت، کافی بود. وضعیت نامطمئن بود، اما هیچ هشداری صادر نشد. هنگامی که سد شماره 3 سقوط کرد، محتویات سمی آن بر سد شماره 2 غلبه کرد، سد شماره 2 نیز فروریخت، و به دنبال آن سد شماره 1 فرو ریخت و دیواری از آب را به ارتفاع 30 تا 40 فوت در بیش از ده ها شهر در امتداد بوفالو کریک هالو، که محل زندگی حدود 5000 نفر است، فرستاد. ساکنین بوفالو کریک یکی از بدترین حوادث معدن زغال سنگ ویرجینیای غربی از نظر تلفات جانی، تخریب اموال و آسیب به محیط زیست بود. تعداد کشته شدگان 125 نفر و بیش از 1110 مجروح بود. بیش از 500 سازه، عمدتا خانه ها، اما خانه های متحرک و مشاغل نیز ویران شدند. بیش از 30 سال طول میکشد تا جمعیت ماهیهایی که در آبهای سمی نهر بوفالو جان خود را از دست دادهاند دوباره ذخیره شوند.
گزارش کمیسیون موقت تحقیق ویرجینیای غربی در مورد سیل بوفالو کریک به این نتیجه رسید که شرکت پیتستون، مادر معدن بوفالو، «بی توجهی آشکار به ایمنی ساکنان کریک بوفالو و سایر افرادی که در نزدیکی زبالههای ذغال سنگ زندگی میکنند، نشان داده است. ” بسیاری از دعواهایی که در پی آن صورت گرفت با مبلغی بسیار کمتر از مبلغ اولیه حل و فصل شد. بازماندگان مجموعاً 64 میلیون دلار شکایت کردند و با 13.5 میلیون دلار موافقت کردند. خود ایالت 100 میلیون دلار شکایت کرد و بعداً با یک میلیون دلار موافقت کرد.
5. فاجعه معدن چاسنالا هند (1975)
انفجار و سیل ناشی از آن در معدن چاسنالا در 27 دسامبر 1975، یکی از بدترین فجایع معدن زغال سنگ در تاریخ هند است. در معدن چاسنالا یک معدن متروکه وجود داشت که حدود 110 میلیون گالن (500000 متر مکعب) آب داشت. درست در زیر گودال متروکه، یک گودال فعال وجود داشت که صدها معدنچی و مدیر مشغول به کار بودند. فقط یک دیوار نازک زغال سنگ این دو را از هم جدا می کرد. دلایل گزارش شده برای انفجار متفاوت است، از جرقه های مشتعل گاز متان تا انفجار عملیاتی عمدی. در هر صورت، پس از یک دوره باران شدید و پس از انفجار، دیوار زغال سنگ جای خود را رها کرد و آب خود را با سرعت حدود 7 میلیون گالن (32000 متر مکعب) در دقیقه به کارگران در گودال فعال رها کرد.
26 روز طول کشید تا اولین جسد پیدا شود. آمار رسمی کشته شدگان 372 نفر اعلام شده است، اما اتحادیه کارگران محلی تقریباً 700 نفر را اعلام کرده است. با توجه به اینکه سوابق معدن ضعیف نگهداری می شود و بازیابی و شناسایی قربانیان همیشه ممکن نیست، ممکن است هرگز معلوم نشود. هیچ بازمانده ای وجود نداشت بنابرین محلی برای مناقشه هم در دسترس قرار نگرفت. همانطور که اغلب اتفاق می افتد، معدنچیان مدیریت را مقصر می دانند، مدیریت مسئولیت را انکار می کند. چهار نفر از مقامات شرکت به دلیل سهل انگاری تحت تعقیب قرار گرفتند. این پرونده 37 سال طول کشید، تا سال 2012، تا در نهایت قضاوت شود. تا آن زمان، دو نفر از مقامات فوت کرده بودند و دو نفر دیگر هر کدام 5000 روپیه، حدود 60 دلار آمریکا در آن زمان جریمه شدند.
6. فاجعه گلیسیون کولیری ولز (2011)
گلیزون کولیری یک “معدن رانشی” در دهکده ولز سیلی بیبل است. معادن رانش به صورت افقی در کنار یک تپه، معمولاً بالای سطح آب، حفر می شوند و در طول بستر زغال سنگ کشیده می شوند. سیل سال 2011 یکی از مهمترین حوادث اخیر معدن زغال سنگ در جهان و یکی از بدترین حوادث در تاریخ ولز است.
مشابه فاجعه چاسنالا، کولیری دارای یک معدن فعال بود که در نزدیکی یک معدن بلااستفاده واقع شده بود که زیر آب قرار گرفت. هفت نفر از کارگران معدن فعال در حال انجام عملیات انفجار بودند و به طور ناخواسته آن را به معدن سیل زده متصل کردند. معدن فعال شروع به پر شدن از آب کرد و کارگران را در عمق 300 فوتی (91 متری) زیر سطح به دام انداخت. سه معدنچی توانستند فرار کنند، اگرچه یکی از آنها جراحات شدیدی داشت. بقایای چهار کارگر گمشده روز بعد پیدا شد. در تحقیقات هیچ شکایت ایمنی گزارش شده توسط معدنچیان مشاهده نشد. مقامات در نهایت مدیر معدن را به قتل عمد با سهل انگاری فاحش و شرکت معدن را به قتل عمد شرکتی متهم کردند. همه طرفین در نهایت تبرئه شدند.
0 دیدگاه